گلستانه ارقام پارسیان|های‌تک

همان طور که در مدرسه های عمومی در آموزش نحوه مطالعه بی مبادلات و سست هستند، برنامه های آموزشی در بازاریابی و تجارت هم در آموزش تفکر خلاقانه بی مبالاتی می کنند. در ادامه تولید ایده...

خلق ایده های مفید در روابط عمومی

همان طور که در مدرسه های عمومی در آموزش نحوه مطالعه بی مبادلات و سست هستند، برنامه های آموزشی در بازاریابی و تجارت هم در آموزش تفکر خلاقانه بی مبالاتی می کنند. در ادامه تولید ایده را به شکل یک سری گام های قابل تکرار و ساده می آموزیم.

گام اول: مشکل را مشخص کنید.

قدم اول در حل مشکل، دانستن این است که مشکل چیست. اما بسیاری از مردم به سرعت پیش می روند، بدون این که بدانند سعی در به دست آوردن چه چیزی دارند. پیش از آن که زمانی را صرف مشخص کردن مسئله کنید، اقدام به حل قضیه نکنید.

گام دوم: اطلاعات مرتبط را کنار هم قرار دهید.

در ماجراهای جنایی، کارآگاهان بیشتر وقت خود را صرف آثار جرم می کنند. آن ها نمی توانند پرونده را تنها با تفکر زیرکانه حل کنند؛ باید اطلاعات را در دست داشته باشند. شما هم باید قبل از این که مشکلی را حل کنید یا تصمیم آگاهانه ای بگیرید، اطلاعات آن را داشته باشید.

پرونده سازمان یافته ای از مطالبی تهیه کنید که در زمینه پروژه گرد آوری می کنید. قبل از اقدام به تنظیم راه حل خود، آن پرونده را بازبینی کنید. اگر تایپیست قابلی هستید، برای باز نویسی مطالب و یادداشت های تحقیقات از نرم افزار حروف چینی استفاده کنید. این کار، آشنایی شما را با اطلاعات موجود در زمینه مورد نظرتان افزایش می دهد و دیدی تازه از مسئله ی مورد بحث به شما می دهد.

گام سوم: دست به گرد آوری اطلاعات عمومی بزنید.

در تجارت، اطلاعات ویژه پروژه باید در دست آدم باشد. این حقایق شامل بودجه، برنامه، منابع قابل دسترس و مشخصات مشتری می شود؛ به علاوه اطلاعات محصولات، اجزا و روش هایی که قرار است در تکمیل پروژه به کار رود. اطلاعات عمومی باید مربوط به مهارت هایی باشد که شما در زندگی خود به دست آورده اید و تا حد وسیعی در برگیرنده ی انبار اطلاعات شما در ارتباط با وقایع، افراد، رسانه ها، فرهنگ، علوم، فناوری، مدیریت و دنیا باشد.

گام چهارم: به دنبال ترکیبات بگردید.

یک بار یک نفر به من شکایت کرد که «هیچ چیز جدیدی در دنیا وجود ندارد. همه چیز قبلا انجام شده است» شاید! ولی یک ایده لزوما نباید چیزی کاملا جدید باشد. بسیاری از ایده ها تنها ترکیبات جدیدی هستند از عناصر موجود. با گشتن به دنبال ترکیبات، می توانید به روش دسترسی جدید دست یابید.

هنگام بررسی حقایق، به دنبال ترکیبات هم خانواده بگردید. چه تبلیغ زیرکانه ای به فکرتان می رسد که مرتبط با هدف بازاریابی شما باشد و پیام تان را به روشنی خلاقانه نشان دهد؟

گام پنجم: به خودتان فرصت فکر کردن بدهید.

قبل از تصمیم گیری در مورد روش تبلیغاتی ای که می خواهید به کار ببرید، به خودتان برای تفکر بیشتر فرصت بدهید.

درست همان زمانی که خیال می کنید استعداد خلاق شما خشکیده است، کنار گذاشتن مسئله ای برای مدتی به شما کمک می کند تا قوای خود را برای تولید ایده تجدید کنید. ولی البته بعد از فقط پنج دقیقه آشفتگی فکری به این روش پناه نبرید.

ابتدا، باید تمام اطلاعاتی را که می توانید، گرد آوری کنید. بعد باید اطلاعات را بارها و بارها، در حالی که برای رسیدن به آن ایده آل مورد نظر خود تلاش می کنید، مرور کنید.

گام ششم: از فهرست کنترلی استفاده کنید.

از فهرست کنترلی استفاده کنید که تمام مواردی که باید به آن ها بپردازید، در برگیرد.

می توانید از این فهرست ها برای برانگیختن تفکر خلاقانه و به عنوان نقطه شروعی برای ایده های جدید استفاده کنید. بسیاری از تولید کنندگان، مشاوران، مجلات فنی و انجمن های بازرگانی ، فهرست هایی را منتشر می کنند که می توانید درکار خودتان استفاده کنید. ولی بهترین فهرست ها، آن هایی است که در امور روزمره شما خود را بروز می دهند.

گام هفتم:بازخورد بگیرید

شرلوک هلمز، کارآگاهی خارق العاده بود. ولی حتی او هم گاهی نیاز به ایده گرفتن از دکتر واتسون داشت. بعضی افراد ترجیح می دهند که خود به تنهایی کار کنند. ولی اگر به عنوان جزئی از یک گروه کار نمی کنید، پرسیدن نظر شخص دیگری در مورد کارتان به شما در متمرکز کردن افکار و تولید ایده هایی که تا به حال فکرش را هم نکرده اید، کمک می کند.

بازخورد بگیرید، می ارزد. اگر احساس می کنید حق با شماست و انتقادها بی پایه و اساس است، به آن ها توجهی نکنید.ولی در اکثر مواقع، بازخورد، اطلاعات مفیدی را فراهم می آورد که می تواند به شما در رسیدن به سود مندترین و بهترین ایده ها کمک کند.

گام هشتم: کار گروهی انجام دهید.

بعضی افراد وقتی در گروه کار می کنند، خلاقانه تر فکر می کنند. ولی این گروه باید در چه اندازه ای باشد؟ نظر من این است که گروه دونفره، ایده آل است. هرچه بیشتر از این باشد، این خطر شما را تهدید می کند که کارتان برسد به انجمنی که سعی می کند، کاری از پیش نمی برد. شخصی که با او گروه تشکیل می دهید، باید واجد مهارت ها و فرآیندهای تفکری باشد که با تفکرات شما در تعادل باشد و آن را تکمیل کند.

17 آبان 1395   |   2224 بازدید